محل تبلیغات شما

با صدای تشویق بچه ها انرژی گرفتم و برای همشون دست ت دادم و توی زمین بازی رفتم همیشه جزو برتر های المپیاد مدرسه بودم با سوت داور همهمه و شادی بچه ها بیشتر شد انرژی بیشتری گرفتم و رو به حریفم گفتم:
- بیا ببینم چند مرده حلاجی
خندید و گفت:
- رفیق آروم باش ما قبلا دوست بودیم
خندیدم و گفتم:
- این مسابقه برام مهم تر از اونه که دوستی و واردش کنم
پوزخندی زد و گفت:
- همچنین برای من
داور اشاره کرد که حرف نزنیم و شروع کنیم بر انداختیم و قرار شد اول اون توپ رو بزنه با سوت داور توپ رو زد که راکتم رو بالا آوردم به توپ کوبیدم بچه ها یک صدا اسمم رو تشویق میکردن با همه ی توانم سعی کردم بازی کنم و جواب محبتشون رو بدم یه ست گذشت و با فاصله یک امتیاز باختم ست رو نباید امیدم رو از دست بدم چون امید بچه ها به منه، بچه ها هنوزم تشویقم میکردن لبخندی زدم و به زمین بازی برگشتم بازم بازی شروع شد و این ست رو بردم که مربی گفت:
- تلاشت رو بکن و بازم شادی و نشاط رو به مدرسمون بیار
لبخندی زدم و گفتم:
- همه تلاشم رو میکنم

داستانی، نوشته ی خودم درمورد شادی و نشاط در مدرسه

"نه" به تنبیه در مدارس

پیشنهاد به مدیران

رو ,بچه ,ها ,بازی ,شادی ,توپ ,بچه ها ,شادی و ,با سوت ,و نشاط ,زمین بازی

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

خاک ِ نُقره ای ِ روی ِ ماه :)